از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین
منم غلام کسی که بود گدای حسین
دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم
بهار های شگفتی در راهند
فردا گلی می شکفد
که بادها را پر پر می کند